اول –پیشینه تاریخی
ترکمنها از نژاد ترکهای غز یا اوغوز بوده و بسیاری از سلسلههای حکومتگر در ایران همچون سلجوقیان، قرهقوینلو، آققوینلو، صفویه، افشاریه و حتی قاجاریه از طوایف اوغوز بودهاند.
ترکمنها دارای فرهنگ و تمدن بیش از هشت هزار ساله میباشند و وجه تسمیه آن، ترک ایمان و یا ترک مانند بوده، دلیل این نامگذاری را پذیرش اسلام در قرن سوم و چهارم هجری قمری بدون جنگ و درگیری دانستهاند.
هموطنان ترکمن از عصر سلجوقیان یعنی حدود 900 سال پیش در منطقه دشت گرگان (ترکمن صحرای ایران) سکنی گزیدهاند.
ترکمنها براساس شیوهی معیشت و زندگی خود به دو دسته موسوم به «چمور و چاروا» تقسیم میشدند که چمورها به کشت و زرع اشتغال داشته و عمده فعالیت آنها کشاورزی بوده است؛ و یکجانشین محسوب میشدهاند. چارواها به دامداری مشغول بودند و به دنبال مرتع از جایی به جای دیگر ییلاق و قشلاق میکردهاند، به اصطلاح کوچنشین بودند.
عدم وجود مرزهای سیاسی امروزه، موجب شده بود که عشایر ترکمن از خیوه و بخارا تا ترکمنصحرای ایران را که محدوده کوچ آنها بوده، سرزمین خود بدانند، ولی قرارداد مرزی سال 1881 میلادی که بین دولت روسیه و دولت ایران بسته شد مناطق ترکمننشین را به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم کرد، قسمت شمالی تحت سلطه و قیمومیت دولت روسیه و بخش جنوبی تحت قیمومیت ایران قرارگرفت. این تقسیمبندی جغرافیایی به دشواریهای فراوانی منجر گشت؛ زیرا دامنه کوچ قبایل چاروا را تنگتر نمود. چهار دهه بعد از این قرارداد و ظهور رضاخان در ایران و به دنبال آن سیاست یکجانشین کردن ترکمنها که در سال 1925 میلادی توسط رضاخان اجرا شد، آخرین تیر خلاص بر زندگی کوچنشینی ترکمنها بود. به طوری که در اجرای این سیاست حدود 3000 نفر به اجبار به ترکمنستان مهاجرت نموده و بقیه نیز در ترکمنصحرا با سیاستهای رضاخانی دست و پنجه نرم کردند. مأموریت نیروهای رضاخان خلع سلاح ترکمنها و تثبیت قدرت مرکزی ترکمنصحرا بود که همین امر زمینه مبارزات فراوانی را بر علیه حکومت مرکزی فراهم آورد که از آن جمله میتوان به مبارزات «عثمان آخوند» اشاره نمود.
دوم– پراکنش جغرافیایی
ترکمنهای ایران بیشتر در جنوب شرقی دریای خزر و در دشت وسیعی به نام «ترکمنصحرا» که از عقبنشینی دریاها در دورهی چهارم زمینشناسی به وجود آمده است و در اطراف رودخانه اترک و گرگان رود سکونت دارند.
از لحاظ استانی سکونتگاه آنها در استانهای گلستان (بخش شمالی)، خراسان رضوی (روستاهای نوار مرزی و تربتجام) و خراسان شمالی (منطقه راز و جرگلان واقع در شهرستان بجنورد) پراکنده است.
مهمترین شهرهای محل سکونت آنها عبارتند از:
1- گنبدکاووس
نام این شهر از نام قابوس بن وشمگیرکه یکی از حاکمان آلزیار (366-403 هجری قمری) بوده گرفته شده است. نام قدیم شهر «جرجان» بوده که در اثر تهاجمات تیموریان و مغولها از بین رفت و بعداً شهر گنبد در جوار ویرانههای آن بنا گردید که در سال 1316 هجری شمسی «گنبدکاووس» نامیده شد. نقشه اصلی شهر در اوایل سلطنت رضاشاه توسط مهندسین آلمانی طراحی و به مرحله اجرا گذاشته شد.
از مهمترین آثار دیدنی این شهر برج قابوس بوده که یکی از بینظیرترین یادمانهای معماری ایران در دورهی اسلامی میباشد. این اثر تاریخی که در شمال شهر گنبد و در سه کیلومتری بازماندهی شهر قدیم جرجان، مرکز حکومت آلزیار، قرار دارد از نظر هنر معماری و تاریخی یادگاری بس ارزنده از دوران آبادانی و شکوه سرزمین جرجان و دودمان آلزیار میباشد. این بنای باشکوه به دستور شمسالمعالی قابوس بن وشمگیر، مشهورترین پادشاه آلزیار، در سال 397 هجری قمری برابر با 375 هجری شمسی ساخته شده و ارتفاع آن 76 متر بوده که بر فراز تپهای خاکی که قریب 15 متر از سطح زمین بلند است، قراردارد و بزرگترین بنای آجری جهان میباشد.
باشگاه سوارکاری و پرورش اسب و مسابقات اسبدوانی که در روزهای پنجشنبه و جمعه در فصل بهار و پائیز برگزار میشود از دیگر دیدنیهای شهر گنبد میباشد. گمرک مرزی اینچهبرون (پل) و تالاب آلاگل که دریاچه بزرگ آبشور است نیز در بخش شمالی و مرزی آن قراردارد.
شهر گنبد 6/22 کیلومتر مربع وسعت داشته و با حدود 200000 نفر جمعیت دومین شهر پر جمعیت استان گلستان محسوب شده که اقوام مختلف ترکمن، ترک، سیستانی، شاهرودی، بلوچ، کُرد و غیره به صورت مسالمتآمیز و در کنار هم در آن زندگی مینمایند.
مساحت شهرستان گنبدکاووس 8/6856 کیلومتر مربع و جمعیت شهرستان حدود 325800 نفر میباشد و از شمال به کشور جمهوری ترکمنستان محدود میگردد.
2-ترکمن (بندرترکمن)
این شهر در سال 1306 هجری شمسی در محلی که قرارگاه نظامیان برای سرکوبی عشایر ترکمن بود، به دستور رضاشاه احداث و به نام بندرشاه نامگذاری شد و در جنگ جهانی دوم راهآهن سراسری ایران به این شهر متصل گردید.
این شهر در غرب استان گلستان و در کنار ساحل دریای خزر واقع است و از مرکز استان (گرگان) 35 کیلومتر فاصله دارد و بعد از انقلاب اسلامی به نام بندرترکمن (شهرستان ترکمن) تغییر نام یافت. جزیره آشوراده، اسکله، بازارچه ساحلی و نیز پرورش اسب و باشگاه سوارکاری از اماکن دیدنی شهر ترکمن میباشد. وسعت شهرستان ترکمن 1902 کیلومتر مربع بوده و حدود 72800 نفر جمعیت دارد.
3-آققلا
در 15 کیلومتری شمال شهر گرگان واقع است و پیش از سال 1357 هجری شمسی (پیش از پیروزی انقلاب اسلامی) پهلوی دژنام داشت. گفته میشود این شهر آخرین پناهگاه سلطان علاءالدین محمد، آخرین پادشاه خوارزمشاهی و محل وفات سلطان میباشد.
گرگانرود که مهمترین رودخانه استان میباشد از وسط شهر آققلا عبور میکند که بر روی آن
یک پل قدیمی تاریخی از دوران صفویه قرار دارد و هم اکنون جزء آثار تاریخی و دیدنی شهر محسوب میشود.
این شهر توسط شاه عباس در سال 1020 هجری قمری بنا شده و در ابتدا به سپیدژ یا دژسفید معروف بوده است.
وسعت شهرستان آققلا 1762 کیلومتر مربع و جمعیت آن حدود 124000 نفر میباشد.
4-گمیشان یاگمیش دفه
شهر گمیشان با جمعیت حدود 16000 نفری خود یکی از بنادر قدیمی ایران در ساحل شرقی دریای خزر میباشد و در نزدیکی مرز ایران و جمهوری ترکمنستان قرار دارد. در گذشته گمش دفه به معنی تپه نقرهای نام داشته که هنوز هم تپهای به همین نام در ضلع شمالی شهر قرار دارد. تالاب بینالمللی گمیشان از مهمترین نقاط دیدنی آن است. این شهر تا مرکز استان (گرگان) حدود 55 کیلومتر فاصله دارد. مساحت شهرستان گمیشان 1285 کیلومترمربع و جمعیت شهرستان حدود 63500 نفر است.
وامبری، سیاح مجاری الاصل، در مسیر سیاحت خود به آسیای مرکزی دو هفته در گمیش دفه اقامت داشته و به گفته او در آن زمان مردم همه در آلاچیق زندگی میکردند و در سفرنامه خود ذکری از وجود ساختمانهای مسکونی ننموده است.
5-کلاله
در فاصله 116 کیلومتری شرق مرکز استان قراردارد. این شهر در سال 1333 هجری شمسی احداث شده است. درباره وجه تسمیه آن عقیده بر این است که به سبب رویش فراوان گل لاله در این منطقه نام این شهر ابتدا گلاله و سپس به لحاظ تسهیل در تلفظ به کلاله تغییر و معروف شده است.
وسعت شهرستان کلاله 4962 کیلومتر مربع و حدود 110000 نفر جمعیت دارد.
زیارتگاه خالد بنسنان معروف به خالد نبی که در فاصله 55 کیلومتری شمال شهر کلاله و برفراز کوه بلندی قرار دارد و چشمهزاو و چشمهآقسو از مکانهای زیبا و دیدنی شهر کلاله میباشد. همچنین پارک ملی گلستان که در مسیر جاده بینالمللی مشهد قرار دارد در محدودهی شهرستان کلاله واقع است.
6-مراوه تپه
در شمال شرقی استان گلستان قرار داشته و از شمال به کشور ترکمنستان و از شرق به استان خراسان شمالی (شهرستان بجنورد) و از جنوب به شهرستان کلاله و از غرب به شهرستان گنبدکاووس محدود میباشد.
این شهر در سال 1311 هجری شمسی توسط آلمانیها نقشهکشی و بنا شده و نام آن از تپه باستانی که در ضلع شرقی شهر واقع است، گرفته شده است.
آرامگاه شاعر پرآوازه ترکمن، مختومقلی فراغی و پدرش به نام دولت محمد آزادی و نیز مدرسهی سیدقلیچ ایشان از آثار تاریخی و دیدنی این شهرستان است.
شهر مراوه تپه تا مرکز استان 245 کیلومتر فاصله داشته و وسعت آن 3400 کیلومتر مربع و جمعیت آن حدود 55800 نفر بوده که اکثریت قریب به اتفاق آن ترکمن میباشند.
قشلاق بخشی از عشایر کُرد استان خراسان شمالی مراتع شهرستان مراوه تپه بوده و همه ساله تعداد زیادی از خانوارهای عشایر کُرد در زمستان وارد حوزه شهرستان شده و در اوایل بهار به موطن خود مراجعت مینمایند.
7-سایرشهرهای استان گلستان
برخی از روستاها که اغلب ساکنیناش ترکمن میباشند در حوزه شهرستانهای علیآباد، رامیان، آزادشهر، مینودشت و گالیکش پراکندهاند (به جز علیآباد بقیه شهرها قبلاً یکی از بخشهای شهرستان گنبدکاووس بودهاند) که حدود چهل پارچه آبادی و روستا با حدود 12000 خانوار را شامل میشوند.
8-ترکمنهای خراسان
8-1-تربت جام
یکی از شهرهای شرقی استان خراسان رضوی بوده که بیش از 400 خانوار ترکمن در آن زندگی میکنند گفته میشود که اینان در سال 1932 میلادی بر اثر فشار دولت مرکزی از منطقه عشقآباد و سرخس جمهوری ترکمنستان به شهر تربتجام مهاجرت کردهاند.
8-2-رازوجرگلان
بزرگترین بخش خراسان شمالی محسوب شده که دارای 71 پارچه آبادی با حدود 55000 نفر جمعیت بوده که در شمال شهرستان بجنورد و نواحی مرزی ایران و جمهوری ترکمنستان قرار داشته و از حدود 70 کیلومتر خط مرزی برخوردار است و اکثریت جمعیت این منطقه ترکمن میباشند.
8-3-درگز
شهرستان درگز که در 255 کیلومتری مشهد واقع است از چهار بخش مرکزی، نوخندان، چابشلو و لطفآباد تشکیل شده و وسعت آن 4194 کیلومتر مربع و جمعیت آن حدود 46000 نفر میباشد که ترکمنها در مرکز شهرستان درگز و در دو بخش مرزی نوخندان و لطفآباد سکونت دارند.
سوم – اعتقادات، آداب، رسوم و فرهنگ
اسلام از قرن سوم و چهارم هجری قمری در بین ترکمنها گسترش یافت. ترکمنها عموماٌ حنفی مذهب بوده و اعتقادات دینی در تمامی آداب و رسوم آنها متجلی است که به اختصار به چند نمونه اشاره میشود:
1-عزاداری
خبر فوت افراد از طریق بلندگوی مساجد با این جملات اعلان عمومی میشود:
عزیز جماعت، جنازه است، در ساعت... در مسجد... جنازه فلانی فرزند فلانی در ساعت مشخص شده بدون حتی یک دقیقه پس و پیش با حضور اقوام و خویشان، دوستان و آشنایان در محل مورد نظر که معمولاً محوطه یکی از مساجد شهر میباشد نماز جنازه برگزار میشود. بعد از نماز نزدیکان جنازه را بدون سر و صدا به قبرستان عمومی انتقال و سایرین در همان محل نشسته و بعد از تلاوت سوره مبارک تبارک توسط یک نفر قاری قرآن و پس از دعا کردن توسط یک نفر روحانی متفرق میشوند.
به مراسم عزا «آیت» میگویند. زنان در داخل منزل مسکونی اجتماع مینمایند و برای مردان در داخل حیاط منزل و یا پیادهرو و یا کوچه و حتی کنار خیابان چادر بزرگی برپا میشود و اجتماع مردان در داخل چادر صورت میگیرد. همیشه یک نفر قاری قرآن در مجلس حضور داشته و به محض و رود هر فرد یک یا چند آیه کوتاه از قرآن کریم توسط قاری تلاوت و دعای خیر میشود سپس با جملاتی از قبیل:
ایماندار باشد، خدا به بازماندگان آبرو بده، جایش در جنت باشد، خدا صبر بده.
به صاحبان عزا تسلیت میگویند.
این مراسم به مدت 5 تا 7 روز و در تمام ایام شبانهروز ادامه یافته و در روز آخر همه اقوام و خویشان و دوستان و آشنایان جمع شده و پس از صرف غذا (ترکمنها صدقه میگویند) و قرائت قرآن و دعای خیر چادر جمع میشود. همه این مراسم بدون دعوت رسمی از فرد یا افراد صورت میگیرد.
پوشیدن لباس سیاه به هیچ وجه مرسوم نبوده و آه و ناله و جزع و فزع به خصوص در بین مردان مشاهده نمیشود و واقعه پیش آمده را تقدیر الهی میدانند. صاحبان عزا معمولاً کلاه سفیدی بر سر گذاشته و از تراشیدن ریش خودداری مینمایند. در طول مراسم تعزیه برای حاضران غذا تهیه شده و معمولاً قبل از نماز ظهر و بعد از نماز مغرب صرف میشود که به آن صدقه میگویند. اطلاعیهنویسی برای مراسم عزا در بین ترکمنها مرسوم نمیباشد.
2-عروسی
در زبان ترکمنی طوی (toy) گفته میشود و از مرحله انتخاب عروس و خواستگاری تا روز عروسی آداب مخصوصی دارد که پرداختن به آنها از حوصله این نوشتار خارج است اما نکته مهم در روز عروسی است که از مهمانان در داخل منازل صاحب عروسی و همسایگان و یا با پهن نمودن موکت و فرش در داخل محوطه منازل، پیادهرو، کوچه و حتی کنار خیابان پذیرایی مینمایند. صرف غذا بعد از اذان مغرب و به محض اینکه نماز جماعت مسجد محل خاتمه یافته و امام مسجد و همراهان در مهمانی حضور مییابند، صورت میگیرد. هیچگاه مشاهده نشده که مهمانها از کیفیت و کمیت غذا لب به شکایت بگشایند بلکه همیشه آن را تبرک و صدقه دانسته و بعد از صرف غذا، توسط قاری قرآن تلاوت شده و با دعای خیر روحانی پذیرایی خاتمه مییابد، معمولاً مهمانان با پرداخت وجه که در دفتری ثبت میشود در هزینههای برگزاری عروسی مشارکت مینمایند به فردی که وجه پرداخت مینماید، یک عدد دستمال هدیه داده میشود و او هم به عنوان تبرک آن را به پیشانی خود میزند به این نیت که انشاءالله چنین مراسمی نصیب فرزندان او هم بشود.
3-ماه مبارک رمضان
ترکمنها استقبال خوبی از ماه مبارک رمضان مینمایند. خیرین قبل از فرارسیدن این ماه مبارک ارزاقی از قبیل برنج، روغن و گوشت یا مرغ در بین نیازمندان توزیع میکنند. اغلب مردم از پیر و جوان، کوچک و بزرگ، زن و مرد روزه میگیرند. نماز تراویح با حضور اغلب اهالی هر محله در مسجد باشکوه برگزار میشود و مساجد مملو از جمعیت میگردد، در برخی مساجد با حضور حافظ قرآن در طول کمتر از یک هفته که معمولاً تا دیر وقت طول میکشد قرآن را در نماز تراویح ختم مینمایند که به آن «ختم» میگویند و برخی از مساجد نیز هر شب یک جزء قرآن کریم را در نماز تراویح تلاوت کرده تا در طول ماه مبارک رمضان قرآن ختم شود.
معمولاً اهالی محل افطاری به مساجد میآورند تا روزهداران و نمازگزاران افطار نمایند. در شب چهارده ماه مبارک رمضان دستجات نمازگزار به درب منازل مراجعه و اشعار مذهبی به صورت دستهجمعی قرائت مینمایند و کمکهای نقدی را جمعآوری کرده تا صرف عمران و آبادی مسجد محل نموده و یا بین فقرا توزیع نمایند به این مراسم «یا رمضان» میگویند.
4-عید سعید قربان
در این عید مبارک ترکمنصحرا حال و هوایی دیگر دارد و همه خانوادههای شهری و روستایی از چند روز قبل از عید در جنب و جوش تدارک عید هستند، اکثریت قریب به اتفاق خانوارها قربانی دارند؛ زیرا قربانی کردن در بین حنفی مذهبان واجب است. گاهی به اسم هر یک از بزرگان خانوار یک قربانی اختصاص مییابد. این قربانی ممکن است یک راس گوسفند برای یک نفر و یا یک راس گاو یا شتر برای چند نفر (حداکثر هفت نفر) باشد که بعد از برگشت از نماز عید ذبح حیوان قربانی انجام میشود و معمولاً تا ظهر یا عصر روز عید همه مشغول امور قربانیاند و البته محلهها جلوهی خاصی به خود میگیرد. به طوریکه در جلوی درب منازل افراد زیادی را مشاهده مینمایید که در حال قربانی کردن هستند.
در داخل منازل سفره عید به مدت سه روز تزیین و عموماً از مهمانان با گوشت قربانی پذیرایی میشود. نمار عید نیز که در عیدگاه هر شهر با حضور هزاران نفر برگزار میشود، بسیار لذتبخش و دیدنی است.
5-نماز جماعت
هر مسجد مؤذن مخصوصی دارد. مؤذن در وقت مقرر در پنج نوبت اذان میگوید و بعد از مدت کمی (حدود 10 تا 30 دقیقه غیر از مغرب) مجدداً از طریق بلندگوی مسجد عبارت «قامت، قامت» را اعلام میکند بدین ترتیب نزدیکی و یا شروع اقامه نماز جماعت را به اطلاع اهالی محل میرساند.
نمازگزاران به نمازهای سنت قبل و یا بعد از نماز فرض یومیّه توجه خاصی دارند و بعد از ادای آنها هر یک از نمازگزاران آیتالکرسی را خوانده و به گوشه لباس خود دمیده و تسبیحات (33 بار «سبحان الله»- 33 بار «الحمدالله»- 33 بار«الله اکبر») را بجا میآورند سپس امام جماعت دعای کوتاهی میخواند و بعد توسط یک نفر قاری قرآن چند آیه از قرآن کریم قرائت و در پایان مجدداً امام مسجد دعا نموده و جماعت خاتمه مییابد.
6-مدارس دینی و حوزههای علمیه
مدارس دینی فراوانی از گمیشان تا جرگلان پراکندهاند. در این مدارس که با زحمات روحانیون و کمک و مساعدت مردم هر محل و منطقه اداره میشوند. طلاب فراوانی به صورت شبانهروزی و رایگان مشغول به تحصیل و فراگیری علوم دینیاند. این مدارس سنگری برای نشر معارف دینی و اسلامی میباشند.
برابر بررسی انجام شده توسط مرکز بزرگ اسلامی شمال کشور که به کوشش آقای سیدضیاء میردیلمی در حدود 25 سال پیش صورت گرفته بالغ بر 157 مورد حوزه علمیه در ترکمنصحرا وجود دارند که حدود 4250 نفر طلبه در آنها علوم دینی را فرا میگیرند مسلماً در طول این مدت تعداد مدارس و طلاب و مدرسین دچار تغییرات شده و ضروریست مجدداً توسط محققین و دانشجویان مورد بررسی قرار گیرند.
مراتب علمی در حوزههای علمیه به شرح زیر است:
1-به فردی که برای فراگیری علوم دینی وارد حوزه علمیه میشود «مُلا» میگویند.
2-مُلایی که چند سالی در حوزه تحصیل کرده و کمک مدرس باشد «دامُلا» نام دارد (گفته میشود در گذشته هر ده نفر مُلا تحت سرپرستی یک نفر مُلای ارشد بوده و ده مُلا میگفتند که به مرور داملا گفته شده و یا اینکه از ادام الله گرفته شده است).
3-به طلبهای که دوره حوزه را تمام کرده باشد «آخوند» گفته میشود مدرسین حوزه همگی مرتبه آخوندی دارند.
4-علما و مدرسین بزرگ را، که در حوزه تدریس و احتمالاً فتوا نیز صادر میکنند و چند نفر مدرس تحت نظر او میباشند، «تقصیر یا تخسیر» میگویند.
7-طوایف ترکمن
ترکمنها در نه طایفه (یموت- تکه-گوکلان- ساریق- سالور- ارساری- چاودار- عالی ایل- یمرلی) پراکندهاند که ترکمنهای ایران از سه طایفه ذیل میباشند:
الف- یموتها: محل سکونتشان از بندرترکمن شروع و از آققلا و گنبد عبور و به مراوه تپه ختم میشود.
ب- گوکلانها: محل سکونتشان از اطراف جنگل گلستان همچون تنگراه و آققمیش شروع و پس از عبور از کلاله و شهر فراغی (روستاهای تجمیع شده در اثر سیل در اطراف پیشکمر)، در حومه و اطراف گلیداغ و عرب قاری حاجی پایان مییابد.
ج- تکهها: که عمدتاً در نواحی شمال خراسان از جمله درگز، بجنورد، سرخس، جرگلان و در شهرگنبد و اطراف آن سکونت دارند.
ضمناً چهار طایفه دیگر موسوم به اولاد وجود دارند که خود را از طوایف مقدس ترکمن میدانند. آنها خود را از نسل خلفای راشدین دانسته که عبارتند از:
شیخ از نسل حضرت ابوبکر صدیق - مخدم یا مختوم از نسل حضرت عمر- آتا از نسل حضرت عثمان- خوجه از نسل حضرت علی.
8-مشاهیرترکمن
از مشهورترین شعرای ترکمن «مختومقلی فراغی» بوده که پدر ادبیات نوین ترکمن لقب گرفته است و دیوان اشعارش در حال حاضر یکی از مهمترین و ماندگارترین آثار قوم ترکمن میباشد.
این شاعر و عارف بزرگ بسیاری از دستورات اسلامی را در قالب اشعاری بسیار جذاب و به زبان ساده برای مردم زحمتکش و عشایر دوران خود عرضه نموده که زبانزد عام و خاص میباشد.
مختومقلی فرزند «دولت محمد آزادی»، که از عرفای بزرگ زمان خود بوده، میباشد و در سال 1153 هجری قمری (1733 میلادی) در روستای حاجیقوشان از توابع گنبدکاووس به دنیا آمد و در سال 1210 هجری قمری (1790 میلادی) در سن 57 سالگی وفات یافت آرامگاهش در محل قدیم روستای آقتقه، که در کنار رودخانه اترک قرار داشته و در فاصله 40 کیلومتری غرب شهرستان مراوه تپه واقع شده، میباشد.
مختومقلی دروس و تعلیمات اولیه را نزد پدرش و حوزههای علمیه منطقه فراگرفت و در مدارس اسلامی خیوه و بخارا ادامه تحصیل داد.
محمدولی کمینه (1190-1260 هجری قمری) و مسکین قلیچ (1268-1303 هجری قمری) و مُلانفس (1225-1277 هجری قمری) که در ادبیات ترکمن به «سلطان سرزمین عشق» مشهور است از دیگر شعرا و عرفای بزرگ ترکمن میباشند که معمولاً در مدارس اسلامی خیوه و بخارا کسب علم نمودهاند.
نظرات
بدوننام
17 اسفند 1391 - 09:52جالب بودازدست اندرکاران سایت سپاسگزارم که خوانندگان رابااقوام مختلف آشنامی نمایند.برخی ازآداب ذکرشده منحصربفرداست ودرسایراقوام دیده نمی شود.بخصوص صبروقناعت وشکرگزاری هموطنان عزیزترکمن ونیزاهمیت ویژه آنهابه ماه مبارک رمضان وعیدقربان بسیارجالب است.
بدوننام
17 اسفند 1391 - 01:07خوب بوداستفاده کردم وازمدیریت سایت بابت درج چنین گزارشاتی ممنونم.مراسم عزاداری برادران عزیزترکمن برام خیلی جالب بود.
بدوننام
18 اسفند 1391 - 02:40با تشکر مطلب جالبی بود ولی ای کاش از تصاویر بیشتری استفاده می شد به خصوص مراسمات
بدوننام
20 اسفند 1391 - 05:54سلام علیکم مطلب بسیار مفید و جالبی بود کاش مدیران سایت دوستان را در استانها ملزم کنند همچین گزارش مختصر . میدی از تمامی مناطق اهل سنت و رسومات ٱآنها بدهند برای آشنایی ضروری است بسیار متشکرم
عبدالرحیم بانه
20 اسفند 1391 - 11:00ده ستان خوش زور سه رسوور هینه روجالب بوو خوداجه زای خیرتان بداته وه
عباس عباسی -گنبدکاوس
23 اسفند 1391 - 09:10امروزکه این گزارش رامیخوانم ازمراسم چهارمین روزدرگذشت پدردوست عزیزم ونویسنده گرامی آقای هادی خرمالی برگشتم ضمن تسلیت وابرازهمدردی باایشان بعرض خوانندگان عزیزمیرسانم که درداخل چادر بزرگی که برای حضورآقایان بمنظورهمدردی باصاحبان عزابرپاشده بودسفره پذیرایی پهن بودوبرروی سفره کشمش وشکلات وشیرینی قرارداده بودندکه سمبل شادی است وساعت حدود11هم حاضران صدقه (غذا)صرف نمودند.
بدوننام
11 فروردین 1392 - 03:57با سلام در بین اقوام ساکن در گنبد کاووس نامی از قوم فارس نبردید
علی
14 فروردین 1392 - 08:49بسیار عالی بود.ممنونم.
سنی
15 فروردین 1392 - 08:01سلام به دست اندرکاران سایت جماعت دعوت واصلاح انشاءالله همه مناطق دیگرسنی مذهب ایران این چنین مصور ومستندمعرفی شوند تا همه بدانند چقدر سنی مذهب درایران وجود دارند ولی متأسفانه حتی یک وزیر هم ندارند و....وبه نام اسلام چه ظلم هایی بر آنها می شود.....
بدوننام
16 شهریور 1393 - 09:46واقعا که خوب و عالی گفتید چه ظلم هایی که در کشور به ما می ششود و حکومت آنها را با پنهان کاری انجام می دهد.
دانا
20 فروردین 1392 - 12:38بیزیم قارداشلرزم ...تورکمن خلقینی سلام ...یاشا
محسن قلی پور از استان لکستان
26 اردیبهشت 1392 - 12:08واقعا جالب بود از این که یک ذره با فرهنگ بسیار بسیار غنی مردمان زحمت کش ترکمن آشنا شدم بسیار بسیار خوشحالم و از شما تشکر میکنم
بدوننام
08 خرداد 1392 - 05:38حاجی جان ساغ بول کارت عالی است . هادی خرمالی
زن ترکمن
14 تیر 1392 - 01:25من افتخار میکنم که ترکمن هستم وتشکر میکنم از مطالب خوب وخواندنی برای کسانی که قوم ترکمن هارا نمیشناسند ولی درمورد مراسم عروسی بیشتر بنویسید که مردم اشناتر بشن ممنون
بدوننام
26 خرداد 1393 - 12:42من یک ترکمن سنی هستم و در تهران زندگی میکنم و از ترس شیعه ها سنی بودنمو مخفی میکنم-ای کاش سنی های تهران مدرسه جدا داشتند
قزلسفلو
06 اردیبهشت 1394 - 09:03واقعا که شما نمک نشناس و دروغگویی بیش نیستی ! بنده به عنوان معلم در مینودشت در مدرسه ای که تعداد کمی اهل سنت در مدرسه هستند و دوستی و رفاقت یچه ها رو می بینم حس می کنم که شما بعید است که حتی ایرانی باشی!؟
بدوننام
22 اردیبهشت 1395 - 03:04ببین عزیز من این ها همش حرفه که شیعه با سنی مشکل دارن و اگه همو ببینن میکشن من تا حالا جایی ندیدم شیعه با سنی دعوا کنه ، شاید قبلنا یه اختلاف کوچیکی بوده باشه ولی دلیل نمیشه ما با هم تا همیشه دشمن باشیم من خودمم ترکمنم و البته سنی و همینطور مثل تو تو تهران مشغول به درس ام و همه میدونن که هم ترکمنم و هم سنی رفاقتمونم با دوستان شیعه خیلی بیشتر از این حرف هاست . اما من دوست ندارم بگم سنی و یا شیعه ..... چون ما همه مسلمونیم بین ما باید باید باید بینمون یه اختلاف نظر هایکوچیکی از نظر عقاید داشته باشیم و اگه اینطور نبود که هممون یه نوع میشدیم . همین باعث میشه تفاوت وجود داشته باشه ولی این تفاوت نباید دلیل جنگ و دعوا بین ما باشه . بالاخره نظر هرکسی هم برای خودش و هم برای ما با ارزشه و نباید نظر خودمون رو بهش تحمیل کنیم . همین نظر های گوناگون شیرینی زندگیه اگه ما به تفکر و عقاید کسی احترام بذاریم حتما او نیز به ما احترام خواهد گذاشت .و اینجوری هیچ دعوا و جنگی در بینمون نخواهد بود . دوست دار شما ؛ سام ایرانی
عمر کردستانی
28 خرداد 1393 - 02:39سلام و درود بر همه عزیزان ترکمن در ایران از همینجا روی ماهشان را می بوسم در پناه الله بی همتا سلامت و موفق باشید
فرید اهورای /مناطق کردنشین
30 خرداد 1393 - 11:18انجه مردم در مناق مرزی واقع شده اند بدبختی ومصایب اساسی درگذشته کسب کرده اند خشونت های گذشته ومحرومیت ازحقوق شهروندی به یدک می کشند ولذا نیاز به احترام به اداب ورسوم ونژادومذهب ازطرف جامعه وحاکمیت بوده ودر لایه های قدرت جهت مشارکت سهیم بوده وتا درتمام عرصه ها در ابادانی کشور ومنطقه خود تلاش گسترده ازخود نشان دهند......
اهل سنت ترکمن
20 مرداد 1396 - 09:07سلام ودرود بنده و مردم ترکمن صحرا به برادران اهل سنت کورد موفق ومعید باشید ودرود بر حضرت عمر فاروق جد ا کننده حق از باطل
محرم رویین تن
12 مرداد 1395 - 07:33متأسفانه طی سال های گذشته اقدام مختلف سعی دارند پیشینه و تاریخ خود را به زور به سلسله های مختلف و مقتدر قدیمی نسبت دهند. ترکمن ها از نژاد اغوزهای آسیای مرکزی و روبه شرق می باشند و با ازبک ها و قرقیزها و مغول ها هم نژاد هستند و از نظر تاریخی بعد از حملة مغولان در مناطق شمال شرقی ایران و آسیای میانه به وجود آمده اند و هیچ رابطة خونی و نژادی با ترکان ندارند ولی چون حکومت های ترک زبان دارای قدرت و سلسله های مختلف در طول تاریخ بوده و بسیاری از مناطق آسیاس میانه را فتح کردند به اجبار زبان خود را به این مناطق تحمیل نمودند و زبان های ترکی ، ترکمنی ، ازبکی ، قزاقی و قرقیزی اشتراکاتی پیدا کرده اند. خوشبختانه علم ژنتیک ریشة تمامی اقوام و گروه ها را به خوبی مشخص نموده و از نظر علمی و ژنتیکی ترکمن ها ، قزاق ها ، قرقیزها ، ازبک ها و مغولان ریشة مشترک دارند و سنخیتی با نژاد ترک ندارند.
ترکمن
28 مرداد 1395 - 03:19معلومه خیلی بی سوادی...از نظر علم ژنتیک هیچگونه نژاد خالصی وجود نداره...اگر هم قبول کنیم آلمانی ها نژاد آریایی هستن همون طور هم باید قبول کنیم افغانی ها هم آریایی هستن ...جدیدا معلوم شده نژاد وایکینگ های شمال اروپا با قزاق ها یکیه فقط این محیط هستش که تو نحوه بیان ژن تاثیر میذاره..بحث های نژاد پرستانه دیگه تو قرن 21 ام جایگاهی نداره.... درضمن تاریخ قابل انکار نیست همون طور که لشکر مغول و لشکر اسکندر و اعراب چند بار از روی ایران رد شدن فکر نمیکنم علم ژنتیک در مورد شما هم حرفی برا گفتن داشته باشه ...آزمایش ژنتیک بده ببین چند درصد عرب تشریف داری سید
مهرداد هیرکانی
28 مرداد 1395 - 11:46باسلام و تشکر از دوست عزیز,واقعا سپاسگذارم که به این موضوع بخصوص علم ژنتیک اشاره کردید که البته بعید میدانم نگارنده مطالب این متن حتی به آن فکر هم کرده باشد. به هرحال اینکه از تاریخ بصورت گزینش شده استفاده کردن و فقط استفاده از اسامی ووقایع بدون استفاده از رویکرد سیاسی اجتماعی بسیار نکوهیده و ناپسند است بعنوان مثال نام و آثار ایرانیان درسراسر تاریخ و جغرافیای ملل دیده میشود اما هرگز ان کشورها ایرانی نشین نیستند و همچنین تقریبا تمام اروپا همنژادان ایرانیان هستند ولی هرگز پارسها انجا را موطن خود نخوانده اند و.... پس با استفاده از نام ترکمن ها که نام عمومی ترکان ترکستان است و یا حضور سپاهیان ددمنش تموچین و تیمور و ازبکان و ... و الصاق آن به ترکمن های کنونی نمیتوانید تاریخ را که بی بدیل و ثابت است را تغییر دهید.... تاریخ دست من و شما نیست...خوبی و بدی آن به نیاکان ما باز میگردد و به انتخاباتشان... که قومی سرزمینی را انتخاب و ساکن شده, شهرو تمدن بوجود آورده اند و یا یا مادر طبیعت به کوچ نشینی و بدویت پرداخته اند از اختیار آیندگانشان که ما هستیم خارج است. پس بدون غرض تاریخ قوم خویش را درآغوش میگیریم ولی امروز خود را میسازیم... امیدوارم قوم ترکمن امروزی که در ایران ساکن شده است برای آبادی شهر و خاک خویش کوشش کند و همانگونه که به تلاش گذشتگان خود میبالد هم اکنون نیز در فرهنگ و انسانیت و تمدن و دوری از نژادپرستی کوشش کند تا در آینده بر خلاف حال, بجز اشارتی که فقط درباره جنگ وخونریزی قوم تورکمن وجود دارد, آثاری از ساخت و تلاش و هنر هم به یادگار بگذارد. سپاسگذار از بردباری شما
محمد امان الهی
05 اسفند 1399 - 03:31اولندش ترکها خودشون از ما ترکمن ها بودن و حکومت غزنویان و سلجوقیان و عثمانی از حکومتهایی بوده که ما به وجود آوردیم دوما علم ژنتیکی که شما ارز میکنید فقط بخاطر شکل و فورم صورت عثمانی ها هستش ،عثمانی ها به اروپا حملات زیادی انجام داده و فتوحات بسیاری داشته و دختران زیادی را به کنیزی گرفته که اینم عادیه در همه جنگهای تاریخ این کار انجام شده و بخاطر همین به مرور به این عثمانی های صورتشون بدین شکل امروزی در اومده و ارز کنم اگر با علم ژنتیک جلو بریم با ریشه کروموزم یکسان ترکمن ها و ترکان و قزاق ها و مغول ها رو به رو میشیم.، یک چیزی دیگه هم که باید بگم زنده باد انسانیت
آق آتابای
10 مرداد 1403 - 18:17ترکمن ها قومی باستانی هستند رقص کوشت دپدی آن بر روی ظروف های دوره اشکانی هک شده
حسين
28 شهریور 1403 - 13:3942 درصد مردم تركمن از اصيل زادگان تركمن و فرزندان همان سلجوقي و سلسله هاي ترك هستن و الباقي تركمن ها همچون طوايف موسوم به اولاد كه اصالتا طبق ادعاي خودشان از نژاد تركمني نيستند و عرب هستند چون خود را از نسل ابوبكر و عمر و عثمان و علي مي دانند . ترك و تركمن واقعي حاملان ژنتيكي هاپلوگروپ كيو هستند و اينكه گاهي گفته مي شود تركمن ها با مغول هم ريشه هستند كاملا اشتباه چون شناسه ژنتيكي مغون او هست و نژاد آريايي و ترك يكي هست و هر دوي اين دو گروه فرزندان يافث هستند در حالي كه عراب و ايراني فرزندان سامي هستند .